دفاع مقدس

تقدیم به حماسه آفرینان جنگ تحمیلی که راه ارباب بی کفن خویش را پیمودند

دفاع مقدس

تقدیم به حماسه آفرینان جنگ تحمیلی که راه ارباب بی کفن خویش را پیمودند

قدس۴

عملیات قدس 4    
عملیات ها
 
عملیات قدس 4، آزادی دریاچه «ام النعاج»
طوفان شدید دریاچه کم عمق «ام النعاج» عراق در شمال شرقی‌شهر «بصره» همچنین اسارت نیروهای اطلاعاتی دشمن به دست رزمندگان مجاهدین عراقی از تیپ 9 بدر در این منطقه، انگیزه‌های طرح و اجرای عملیات «قدس 4‌» شد.
طوفان، عوارض خشک و کوچک بر سطح دریاچه را کنار زد و دریاچه به «اروند رود» متصل شد. این دریاچه از چند طرف به چندین آبراه و روستا ختم می شود و مساحتی در حدود یکصد کیلومتر مربع را داراست و آب آن از رودخانه‌های واقع در خاک ایران تامین می‌شود.
عملیات قدس 4 با چهار هدف انهدام نیروی پدافندی دشمن، آزاد‌سازی 150 کیلومتر مربع از دریاچه و تسلط بر بخشی دیگر از هور الهویزه، گرفتن جای پا برای گسترش عملیات و در اختیار گرفتن جناح از دشمن و نزدیکی به بخشی از خشکی‌های شرق دجله در منطقه‌ای به گستردگی 160 کیلومتر مربع به اجرا گذاشته شد.
این عملیات را نیروی زمینی سپاه پاسداران و مجاهدان و پناهندگان عراقی که در قالب تیپ 9 بدر گرد هم آمده بودند، صورت دادند. حمله ساعت 24 روز 1 مرداد ماه 1364 با رمز «یا محمد رسول‌الله (ص) ـ الله‌اکبر» در حالی آغاز شد که هواپیماهای «پی.سی.7» عراق روزی یکی ـ دو بار سطح منطقه و دریاچه ام‌النعاج را بمباران ایذایی می‌کردند، ولی دشمن در زمان عملیات کاملا غافلگیر گردید، به گونه‌ای که بی‌سیم‌چی فرمانده عراق تسلیم نیروهای ایران شد.
دشمن نیز پس از سقوط بخشی از مواضع خود، اقدام به اجرای آتش توپخانه نمود و تردد نیروهای ایرانی را در منطقه با مشکل روبه‌رو ساخت، اما یک عامل ویژه سبب قطع این گلوله باران شد؛ به این صورت که شماری از اسرای دشمن به تقاضای همکاری پاسخ مثبت داده و به پای بی‌سیم آمدند و از ُپست شنود با فرماندهی دشمن در عقبه تماس گرفتند و تقاضای نیرو کردند، اما با تقاضای آنان به علت عدم تسلط عراق بر منطقه عملیات مخالفت شد، ولی در برابر تقاضای قطع آتش به این بهانه که بر سر نیروهای دشمن ریخته می‌شود، موافقت شده و لحظاتی بعد آتش دشمن قطع گردید و به دنبال آن تردد نیروهای خودی از سر گرفته شد. این عامل در موفقیت عملیات ایران کمک شایانی را در پی داشت.
طی چهار روز عملیات، 1 فروند بالگرد،10 فروند قایق، چندین قبضه خمپاره‌انداز و چندین پایگاه شناور منهدم و گردان 2 از تیپ 117 دشمن متلاشی گردید. شمار تلفات دشمن در این عملیات 336 تن کشته و زخمی و اسیر گزارش شده است.
علاوه بر آن 5 فروند قایق، شماری دستگاه‌های مخابراتی و تعدادی سلاح سبک و مقداری مهمات به غنیمت رزمندگان اسلام در آمد. بزرگترین دستاورد عملیات قدس 4، آزاد‌سازی 160 کیلومتر مربع از منطقه هورالهویزه عراق، دریاچه ام‌النعاج (بزرگترین دریاچه منطقه هور) و 20 پاسگاه آبی دشمن بود.
مشخصات عملیات
نام عملیات: قدس 4
زمان اجرا:1/5/1364
مدت اجرا: 4 روز
تلفات دشمن (کشته، زخمی و اسیر: 336    
رمز عملیات: یا محمد رسول‌الله (ص)
مکان اجرا: دریاچه ام‌النعاج در منطقه عملیاتی هورالهویزه ـ محور جنوبی جنگ
ارگانهای عمل کننده: نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروهای مجاهد عراق
اهداف عملیات: انهدام نیروهای دشمن، آزادسازی 150 کیلومتر مربع از منطقه هور، گرفتن جای پا برای گسترش عملیات و نزدیکی به بخشی از خشکی‌های شرق دجله

قدس۵

عملیات قدس 5    
عملیات ها
عملیات قدس 5؛ آزادسازی چند پاسگاه دشمن در هورالهویزه
عملیات «قدس 5» برای تکمیل پیروزی‌های عملیات قدس 1 و 2 در نظر گرفته شد و هدف از انجام آن، تصرف پاسگاه «الیج» واقع در «هورالهویزه» و نزدیک شدن به «البیضه» بود. با توجه به حساسیت پاسگاه «الیج» که در سمت چپ پاسگاه «بلاله» و نزدیک البیضه قرار داشت، تأمین بیشتر جاده «خندق» و جناح راست خط پدافندی مدنظر فرماندهان سپاه پاسداران بود، زیرا احتمال می‌رفت دشمن با اتکا به خشکی‌های موجود در این محور، با نزدیک شدن به مواضع خودی، آن را مورد تهدید قرار دهد. از این رو، محدودتر شدن خط پدافندی خودی و تقلیل پاسگاه‌هایی که بر روی آب قرار داشت، از جمله اهداف این عملیات بود که رزمندگان ایرانی تقریباً به نیمی از این اهداف دست پیدا کردند.
این عملیات با رمز «یا علی‌بن‌ابیطالب (ع)‌» ساعت 23 روز 15 مرداد ماه 1364 در غرب هورالهویزه آغاز شد. طی دو روز نبرد سی کیلومتر مربع از هور آزاد شد، همچنین 168 تن از نیروهای دشمن کشته و زخمی شده، یا به اسارت درآمدند. علاوه بر آن غنایمی از جمله چند قبضه خمپاره‌انداز، سلاح ضد هوایی تک‌لول و مانند آن از دشمن به دست آمد و گردان 3 از تیپ 701 کماندویی عراق منهدم شد.
مشخصات عملیات
نام عملیات: قدس 5
زمان اجرا: 15/5/1364
تلفات دشمن (کشته، زخمی و اسیر): 168
رمز عملیات: یا علی بن ابی‌طالب (ع)
مکان اجرا: منطقه هورالهویزه ـ منطقه عملیاتی جنوب
ارگان‌های عمل‌کننده: مجاهدان مبارز عراقی و رزمندگان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
اهداف عملیات: تکمیل پیروزی‌های عملیات قدس 1 و 2 و محدودتر شدن خط پدافندی و تقلیل پاسگاه‌هایی که بر روی آب قرار داشت

رمضان

عملیات رمضان    
عملیات ها
عملیات رمضان؛ ورود به خاک عراق
صدام پس از اشغال خرمشهر و به بهانه حمله سراسری اسراییل به جنوب لبنان، قصد داشت جنگ را خاتمه داده و امتیاز خرمشهر را برای خود نگهدارد. از سوی دیگر فرماندهان ایرانی با اطلاع از این قصد بر آن شدند تا با فتح منطقه‌ای از خاک عراق و گرفتن امتیاز اراضی، پایان عادلانه‌ای به جنگ بدهند. به این ترتیب عملیات «رمضان» در چهار محور و پنج مرحله از سوی فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش جمهوری اسلامی ایران طراحی گردید، تا با عبور از خط مرز بین المللی، یک زمین مثلث شکل به وسعت 1600 کیلومتر مربع تصرف شود. این منطقه از شمال به «کوشک» و «طلاییه» و پاسگاههای مرزی در جنوب هویزه و حاشیه جنوبی «هورالهویزه» و از غرب به رودخانه اروند ـ در نقطه تلاقی دجله و فرات به نام القرنه ـ تا شلمچه در غرب خرمشهر و از شرق به خط مرزی شمالی ـ جنوبی و از کوشک تا شلمچه منتهی می‌شد. مهندسی عراق درمنطقه شمال غربی «بصره» و «تنومه» خطوط پدافندی عراق را با ساخت یک کانال به طول 30 و عرض 1 کیلومترـ که مختص پرورش ماهی بود ـ با پمپاژ آب و احداث موانع و کمین و سنگرهای تیربار به عنوان مانعی اساسی و بازدارنده از حملات احتمالی نیروهای ایرانی به سوی بصره تدارک دیده بودند.همچنین در قسمت جنوبی منطقه ـ روبروی شلمچه ـ آب رها شده بود تا از هرگونه تردد نیروهای زرهی و پیاده، عملا ممانعت به عمل آید.
سرانجام عملیات رمضان در شب 21 ماه مبارک رمضان و سالروز شهادت امام علی (ع) در ساعت 21 و 30 دقیقه شامگاه 23 تیر 1361 با رمز «یا صاحب الزمان ادرکنی» در منطقه عملیاتی شلمچه در شرق بصره آغاز شد. در این حمله 10 تیپ از سپاه و دو لشکر از نیروی زمینی ارتش حضور داشتند که تحت امر 4 قرارگاه عملیاتی کار می‌کردند.
در مرحله نخست ـ در سه محورـ به علت موانع و استحکامات پدافند مثلثی شکل و میادین مین فراوان، نیروهای ایرانی نتوانستند با سرعت عمل به تمامی اهداف مورد نظر دست پیدا کنند، لذا با روشن شدن هوا از ادامه پیشروی خودداری شد. اما در محور جنوبی ـ جنوب پاسگاه زید ـ چهار تیپ از سپاه و دو تیپ از ارتش توانستند با سرعت عمل چشمگیری همه مواضع دشمن را در هم کوبیده و تا عمق 30 کیلومتری مواضع عراقی‌ها رسیده و خود را به نهر «کتیبان» شرق اروند و کانال «ماهیگیری» برسانند، به گونه‌ای که به قرارگاه لشکر 9 زرهی عراق دست یافته، و ضمن به غنیمت گرفتن خودروی تویوتای فرماندهی، قرارگاه را منهدم نمایند. علی‌رغم این موفقیت، جناح راست نیروها باز مانده بود و با روشن شدن هوا عراقی‌ها با یک لشکر زرهی فشار اصلی را معطوف به این منطقه کرده و از تأمین نیروهای پیشروی ایرانی ممانعت به عمل آوردند. در این مرحله از عملیات 85 دستاه تانک و نفربر و 12 توپ دشمن منهدم و 71 دستگاه تانک و نفربر نیز به غنیمت گرفته شد. مرحله دوم نیز در محور میانی ـ جنوب پاسگاه زید ـ و با همان یگانها و با تقویت دو تیپ دیگر در تاریخ 25 مرداد ماه 1361 صورت گرفت، که چندان موفقیت‌آمیز نبود و تنها مقداری خسارت به دشمن وارد‌ آمد و شماری از آنان کشته و زخمی و اسیر شدند.
در مرحله سوم احتمال می‌رفت که دشمن با تجمع نیروهای زرهی و آرایش وسیع آنان قصد پاتک دارد، لذا در تاریخ 30 مرداد ماه 1361 از شرکت نیروهای زرهی خودی صرف‌نظر شد تا نیروهای پیاده بتوانند به انهدام تانکها و نفربرها بپردازند. بنابراین عملیات مرحله سوم از جنوب پاسگاه زید آغاز شد و نیروهای ایرانی بطور خیره‌کننده‌ای به درهم شکستن و تصرف مواضع دشمن پرداختند. رزمندگان اسلام توانستند در این مرحله مهم، در زمینی به وسعت 180 کیلومتر مربع، نزدیک به 700 دستگاه تانک و نفربر را منهدم و 14 دستگاه تانک و نفربر دشمن را که 4 دستگاه آن از نوع پیشرفته «تی 72» بود را به غنیمت بگیرند.
مرحله چهارم عملیات در یکم شهریور ماه 1361 از محور جنوبی منطقه عملیاتی شلمچه شروع شد اما به دلیل هوشیاری و آمادگی عراقی‌ها و استحکامات و مواضعی که تعبیه شده بود، راهی از خط نخست دشمن، به روی رزمندگان اسلام باز نشد.
مرحله پنجم و پایانی که تلاش نهایی و اصلی این عملیات سیاسی ـ نظامی بود، در تاریخ 6 شهریور ماه 1361 از شمال پاسگاه زید در حد فاصل دژ مرزی عراق و خاکریزهای مثلثی آغاز شد. در بدو درگیری و نبرد، همه چیز طبق طرح فرماندهان ایرانی پیش می‌رفت و نیروهای ارتش و سپاه توانستند گذشته از پاکسازی و الحاق، خاکریزی مناسب و دو جداره در جناح شمالی بسازند. ولی از آنجا که دقت کافی در ساخت آن بکار نرفت، دشمن توانست 5 کیلومتر در آن رخنه کند. در این مرحله 130 دستگاه تانک و نفربر منهدم و 11 دستگاه نیز به غنیمت گرفته شد و همچنین 800 تن از نیروهای دشمن کشته و زخمی شدند. بنابراین آمار کل تلفات و خسارات وارده به ارتش عراق در عملیات رمضان عبارت بود از:
1097 دستگاه تانک و نفربر منهدم شده، 50 تانک و نفربر به غنیمت نیروهای اسلام در آمد و 8715 تن از نیروهای بعثی عراقی نیز کشته و زخمی و اسیر شدند.
 جمهوری اسلامی ایران با اجرای این عملیات سیاسی ـ نظامی نشان داد که در نفوذ به خاک عراق و ادامه نبرد، تنها به دنبال خواسته‌های به حق مردم خود است، هر چند که محدوده پاسگاه زید عراق به وسعت 400 کیلومتر مربع تصرف و لشکر 9 زرهی عراق به طور کامل منهدم شد و هدف اصلی تأمین نگشت، اما این عملیات یک اقدام مثبت تلقی گردید.

نام عملیات‌: رمضان
زمان اجرا‌: 23/4/1361
تلفات دشمن (کشته، زخمی یا اسیر)‌: 8715
رمز عملیات‌: یا صاحب الزمان ادرکنی
مکان اجرا: منطقه عملیاتی شلمچه ـ شمال غربی خرمشهر و شرق بصره
ارگانهای عمل کننده‌: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروهای ارتش جمهوری اسلامی
اهداف عملیات: فتح منطقه‌ای از خاک عراق و گرفتن امتیاز اراضی برای پایان عادلانه به جنگ دو ساله ـ طی 5 مرحله

ثامن الائمه

عملیات ثامن الائمه(ع)    
عملیات ها
در دورترین منطقه جنوب غربی ایران، جزیره ای به نام آبادان قرار دارد که از جنوب، آب های گرم خلیج فارس و از شمال و مشرق رودخانه های کارون و بهمنشیر و از غرب، اروندرود آن را در برگرفته اند. اروند رود – که تنها رودخانه قابل کشتیرانی در ایران است و تا پیش از جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، بنادر بزرگ و فعال خرمشهر و آبادان در مسیر این آبراه واقع بوده اند. آبادان را از عراق جدا می کند. تاریخ شهر آبادان با تاریخ صنعت کشورمان و به ویژه پالایشگاه آن گره خورده است.
محاصره شهر آبادان
پس از تجاوز عراق در 31 شهریور 1359 و اشغال سریع بخش هایی از خاک ایران، خرمشهر مهم ترین شهر بندری ایران، پس از 40 روز مقاومت دلیرانه، با خیانت آشکار لیبرال ها و منافقین، به دست دشمن افتاد. پس از سقوط خرمشهر، رژیم عراق در صدد برآمد تا جزیره آبادان را هم اشغال کند و تلاش کرد تا از طریق شرق کارون و شمال بهمنشیر وارد آبادان شود، زیرا عبور از این قسمت آسان تر از عبور از رودخانه کارون در جنوب خرمشهر بود. با چنین وضعیتی آبادان در یک محاصره 330 درجه ای قرار می گرفت و عبور از رودخانه بهمنشیر می توانست آن را با خطر جدی روبه رو کند. دشمن می پنداشت اگر بتواند از این رودخانه بگذرد، آبادان را برای همیشه از آن خود کرده است.
عراقی ها برای تصرف آبادان در 8 آبان 1359، در منطقه ذوالفقاری روی رودخانه بهمنشیر پل شناور نصب و با عبور دادن قسمتی از نیروهای خود، وارد جزیره آبادان شدند و از آن جهت منطقه ذوالفقاری را انتخاب کرده بودند که با استفاده از پوشش نخلستان ها بتوانند از دید رزمندگان اسلام دور مانده و به راحتی وارد شهر گردند.
عملیات ثامن الائمه (ع) گر چه به عنوان یکی از چهار عملیات بزرگ و برجسته در چارچوب سلسله تلاش هایی که برای آزاد سازی مناطق اشغالی انجام گرفت، به شمار می رود ولی این عملیات به منزله « نقطه عطف» و «حلقه واسط» برای انتقال استراتژی جنگ از وضعیت گذشته به وضعیت جدید بود. سردار محسن رضایی در این باره می گوید:
«عملیات ثامن الائمه(ع) نقطه عطف است و به عنوان مبداء آغاز استراتژی مرحله دوم جنگ است و یکی از نقاط اعتماد به نفس در استراتژی مرحله دوم، عملیات ثامن الائمه (ع) بود که حلقه واسط و مبداء تحول بود.»
رزمندگان اسلام شبانه سلاح بر دوش، پیاده و سواره به منطقه شتافتند و با جانبازی و فداکاری بسیار، چنان مقاومتی از خود نشان دادند که دلاوری ها و شجاعت های آنان در این منطقه به نام «حماسه ذوالفقاری» به عنوان برگ زرینی در تاریخ دوران دفاع مقدس به ثبت رسید. در این نبرد 280 نفر از نیروهای بعثی به هلاکت رسیده و 130 نفر به اسارت در آمدند و رزمندگان ایران توانستند از نفوذ نیروهای دشمن به شهر آبادان جلوگیری به عمل آوردند.
نیروهای عراقی بعداز این شکست، سعی کردند از طرف فیاضیه (بین ایستگاه 12 و خرمشهر) به سمت آبادان پیشروی کنند که در این منطقه نیز با مقاومت دلاورمردان اسلام مواجه و مجبور به عقب نشینی شدند. این عملیات تا 18 آبان 1359، ادامه داشت و سرانجام نیروهای بعثی از روستای نخلستان عبادی نیز پاکسازی و تا 4 کیلومتری شمال رودخانه بهمنشیر مجبور به عقب نشینی شدند.
بعداز این حماسه، جهاد سازندگی موفق شد، جاده ای در میان باتلاق های اطراف آبادان احداث کند. این جاده نیروهای دشمن را دور می زد و به جاده آبادان – ماهشهر وصل می شد. از طریق این جاده که به جاده وحدت معروف بود، تدارکات نظامی نیروهای ایرانی آسان تر و سریع تر انجام می گرفت.
به دنبال صدور فرمان امام خمینی (ره) در چهاردهم آبان 1359، مبنی بر این که :
«حصر آبادان باید شکسته شود»
نیروهای مسلح تمام تلاش و امکانات خود را برای شکستن محاصره آبادان به خاطر اجرای فرمان امام خمینی(ره) به کار بستند.
صدام که خود را ناتوان از تصرف آبادان می دید، بعداز یازدهمین نشست سران عرب در «امان» که در 6 آذر 1359، تشکیل شد، چنین گفت:
«ما نمی خواهیم کشورگشایی کنیم. ما فقط می خواستیم، تهدید ایران را از شهرهای خود دور سازیم!»
این گفته بیانگر ناتوانی عراقی ها در پیشروی، در خاک ایران بود.
مقام معظم رهبری در مورد تاثیر سخنان امام (ره) در نجات آبادان چنین فرودند:
«آبادان در معرض حمله و خطر بود، مثل خونین شهر، منتهی همین تاکید امام که تکلیف شرعی کردند که مبادا آبادان سقوط بکند، نیروهای رزمنده را که در آن جا بود، تقویت کردند. البته در آبادان سپاه آن روز برتر از ارتش بود. بعداً ارتش هم در آبادان مستقر شد و در یک مورد که نیروهای دشمن از بهمنشیر عبور کردند و وارد جزیره آبادان شدند، بسیج توده ای مردم و شرافت نظامی عده ای از نظامیان ما حماسه آفرید و عراقی ها را در جایی که واقعاً بیرون کردن دشمن از آن جا بسیار دشوار بود، کوبیدند. عده ای را کشته و تار و مار کردند  و عده ای را به داخل رودخانه انداختند و عده ای هم که توانستند، فرار کردند. عامل اصلی در حفاظت از آبادان همان فرمان امام بود و داغی که از سقوط نیمی از خونین شهر در دل برادران وجود داشت.»
منطقه عملیات
منطقه عملیات ثامن الائمه (ع) در شرق رودخانه کارون و در حد فاصل شمال شهر آبادان وجنوب منطقه دارخوین قرار داشت و شامل سرپل دشمن به وسعت 150 تا 180 کیلومتر مربع می شد که در اشغال نیروهای عراقی بود. عوارض حساس منطقه، رودخانه کارون و دو جاده اهواز – آبادان و ماهشهر – آبادان بودند و عوارض مصنوعی منطقه نیز بیشتر شامل مواضع و استحکامات دشمن نظیر خاکریزهای متعدد، مواضع تانک، سنگرهای اجتماعی و انفرادی می شدند. با توجه به اهمیت دو پل قصبه و حفار برای دشمن که به منزله معبر و محل اتصال عقبه های او در شرق کارون بودند، مواضع واستحکامات فراوان و تعداد زیادی نیروی رزمی در این دو محور وجود داشتند.
وضعیت دشمن
دشمن برای استقرار در منطقه سرپل، واقع در شرق رودخانه کارون، دچار تناقض بود؛ از یک سو به لحاظ اهمیت منطقه و ضرورت حفظ آن می بایست از نیروی بسیاری استفاده می کرد و از سوی دیگر، با توجه به محدودیت عقبه خود، تجمع این میزان نیرو برایش ناممکن بود. در عین حال، شناخت عراقی ها از توان نیروهای خودی در عقب راندن دشمن – به ویژه پس از ناکامی ارتش در عملیات های سوم آبان 1359 و بیستم دی 1359 – آن ها را مطمئن کرده بودکه مورد تعرض جدید قرار نخواهند گرفت. استعداد و آرایش یگان های دشمن در این منطقه برابر اسناد به دست آمده از تیپ 8 مکانیزه ارتش عراق در 26 مرداد 1360 عبارت بودند از:
1-  تیپ 8 مکانیزه از لشکر 3 زرهی که به سه گردان مکانیزه و یک گردان تانک در شمال سرپل و جنوب سلمانیه مواضع پدافندی را اشغال و تحکیم کرده بود.
2-  تیپ 6 زرهی از لشکر 3 زرهی که با سه گردان تانک و یک گردان مکانیزه در قسمت مرکزی و شرقی در شمال جاده ماهشهر – آبادان مستقر بود.
3-  تیپ 44 پیاده از لشکر 11 پیاده، که با یک گردان تحت امر لشکر 3 زرهی در قسمت جنوبی منطقه سرپل و جنوب جاده ماهشهر – آبادان پدافند می کرد.
4-  تیپ 12 زرهی لشکر 3 در غرب کارون در احتیاط قرار داشت و گردان های تانک الطارق و سیف سعد و چند گردان جیش الشعبی، گردان پیاده از تیپ 44 و گردان 1 از تیپ 33 نیروی مخصوص نیز در منطقه شرق کارون استقرار داشتند.
برابر شواهد، قراین و اسناد موجود، در پی گسترش حملات رزمندگان اسلام به منطقه اشغالی سرپل در نیمه اول سال 1360، دشمن دچار اضطراب شده و احتمال حمله نیروهای خودی را پیش بینی می کرد. بااین حال، عراقی ها همچنان به استقرار در مناطق اشغالی اصرار داشتند و این امر بدین دلیل بود که عراقی ها تصور می کردند که نیروهای اسلام از انجام دادن عملیات دقیق و برنامه ریزی شده در سطحی گسترده ناتوان هستند. در واقع فرماندهی عراق احتمال تدارک حمله از محور شرق رودخانه را پیش بینی می کرد اما به هیچ وجه تصور نمی کرد این حمله، گسترده و همه جانبه باشد.
5-  استعداد دشمن در این منطقه برابر یک لشکر تقویت شده بود، ضمن این که فرمانده سپاه سوم می توانست از احتیاط لشکرهای 5 مکانیزه و 9 رزهی که در جنوب غربی اهواز و سوسنگرد مستقر بودند، برای تقویت لشکر 3 زرهی استفاده کند.
طرح عملیات
الف ) اهداف و ماموریت
هدف اصلی عملیات، انهدام نیروهای دشمن در شرق رودخانه کارون وتصرف و تامین منطقه بود. در طرح اولیه سپاه آمده بود:
«سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مستقر در آبادان و دارخوین و ماهشهر ماموریت دارند تا به  همآهنگی و همکاری کامل لشکر 77 پیاده خراسان از محور فیاضیه و دارخوین به طور گسترده و از سه محور ایستگاه 12 و ایستگاه 7 و جاده ماهشهر– آبادان تک نمایند و نیروهای دشمن را که از کنار کارون تا جاده ماهشهر – آبادان گسترش داشتند، به طور کامل محاصره و بعداز انهدام دشمن، در منطقه متصرفه پدافند نمایند.»
سران نظامی امیدوار بودند با انجام عملیات ثامن الائمه (ع) تهدید احتمالی دشمن برای تصرف آبادان که عراق آن را به صورت اهرم فشاری علیه ایران در تبلیغات خود مورد استفاده قرار می داد، خنثی شود. از سوی دیگر، در این عملیات پس از پاکسازی شرق رودخانه کارون، نیروهای خودی از خطوط پدافندی آزاد شده و امکان به کارگیری آن ها در مراحل بعدی آزاد سازی مناطق اشغالی فراهم می شد.
ب ) سازمان رزم خودی
ترکیب نیروهای عمل کننده در این عملیات، شامل ارتش، سپاه، بسیج و نیروهای ژاندارمری به این شرح بود:
-  لشکر 77 با سه تیپ شامل 9 گردان نیروی پیاده؛
-   سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با 16 گردان نیروی پیاده که در سازمان سه قرارگاه تیپی عمل می کرد؛
-    تیپ 37 زرهی شیراز؛
-   گردان 251 تانک از لشکر 16 زرهی؛
-    گردان 107 ژاندارمری؛
-  گروه رزمی 291 تانک؛
-   جهاد سازندگی، علاوه بر احداث جاده وحدت در فروردین 1360، امور مقدماتی مهندسی عملیات را انجام داد.
پس از حذف بنی صدر برای نخستین بار بود که نیروهای عمل کننده در چنین مقیاسی با هم ترکیب شده به نحو شایسته ای با یکدیگر همکاری و هم آهنگی می کردند، چنان که این اقدام، الگوی مناسبی برای ادامه همکاری ارتش و سپاه در سایر عملیات ها شد.
ج) طرح مانور
در طرح مانور، سه محور عمده و یک محور فرعی برای انجام عملیات در نظر گرفته شده بود: محور شمالی شامل منطقه دارخوین و محمدیه و محور جنوبی شامل محور فیاضیه و ایستگاه 7 بود. بر اساس این طرح، تلاش فرعی نیروها برای پشتیبانی نیز در محور جاده ماهشهر – آبادان انجام می شد. در این میان، محور دارخوین و فیاضیه با هدف تصرف و تامین پل های حفار و قصبه دارای اهمیت بیشتری بودند و در صورت برخورداری نیروهای خودی از سرعت عمل، امکان انهدام و اسارت بسیاری از افراد دشمن در این محور وجود داشت. و همین ضرورت، در آرایش نیروها مؤثر بود، که به این ترتیب مشخص شد:
محور دارخوین – محمدیه: پنج گردان از سپاه (چهار گردان آفندی و یک گردان احتیاط) و سه گردان از ارتش (دو گردان آفندی و یک گردان احتیاط) و یک گردان تانک در احتیاط و پشتیبانی.
محور فیاضیه: پنج گردان از سپاه (چهار گردان آفندی و یک گردان احتیاط) و سه گردان از ارتش (یک گردان آفندی و دو گردان احتیاط).
محور جاده ماهشهر – آبادان: دو گردان از سپاه (یک گردان آفندی و یک گردان احتیاط) و دو گردان از ارتش ( یک گردان آفندی و یک گردان پدافند).
برای پشتیبانی عملیات، سه گردان توپخانه و 50 قبضه سلاح پدافند هوایی در نظر گرفته شده بود.
در مجموعه، به نظر می رسید، دشمن به دلیل برخورداری از نیروهای احتیاط و به ویژه امکان به کارگیری لشکرهای 5 مکانیزه و 9 زرهی تحت امر سپاه سوم، در موضع برتری قرار داشت، لیکن نیروهای خودی با توجه به شناخت دقیق از دشمن، ویژگی برتر عملیاتی، ترکیب جدید سپاه و ارتش – که پیش از این هرگز در این سطح وجود نداشت – و بهره برداری مناسب از زمین، از موقعیت بهتری برخوردار بودند. افزون بر این، دشمن به لحاظ درک و باوری که از توان نیروهای خودی داشت، به طور نسبی در غافل گیری به سر می برد و این عوامل در مجموع می توانست دست یابی به پیروزی را آسان کند.
در این میان، افزایش قابل توجه نیروهای سپاه در مقایسه با عملیات های پیشین و نقش طراحان نظامی سپاه در طرح ریزی و هدایت عملیات، از جمله ویژگی های عملیات ثامن الائمه (ع) و عامل برتری نیروهای خودی در برابر دشمن بود.
بدین ترتیب، عملیات ثامن الائمه (ع) به منظور شکستن محاصره آبادان و انهدام نیروهای دشمن در شرق رودخانه کارون پس از آماده سازی مقدمات آن، آغاز شد.
شرح عملیات
عملیات در ساعت 1 بامداد روز پنجم مهر 1360 آغاز شد. قوای ایران در ساعات نخست عملیات، باتهاجم به مواضع دشمن و در هم شکستن مقاومت نیروهای آنان، خاکریزهای اول دشمن را تصرف وتأمین کردند. مقاومت اولیه نیروهای عراقی در برخی از محورها و به ویژه تداوم آن در منطقه پل حفار، نشان دهنده هوشیاری نسبی دشمن بود. بنابر گزارش اسیران عراقی، اسارت یکی از نیروهای خودی در منطقه  عملیاتی تیپ 8 مکانیزه در محور دارخوین سبب هوشیاری دشمن شده بود، ولی شناخت نادرست فرماندهان نظامی عراق نسبت به توان نیروهای خودی که بر مبنای برآوردهای عملیات های ناکام پیشین ایجاد شده بود، سبب شد در برابر حمله نیروهای خودی واکنش مناسبی نشان ندهند.
با روشن شدن هوا و ادامه پیشروی نیروهای خودی از محور شمالی به سمت پل مارد و تهدید عقبه نیروهای دشمن، نخستین ضربه شکننده بر نیروهای عراقی وارد آمد. بااین حال، نیروهای دشمن در منطقه پل حفار همچنان مقاومت می کردند. گستردگی محورهای تهاجم و عقب ماندگی دشمن سبب شد تا نیروهای خودی با به دست گرفتن ابتکار عمل و ادامه پیشروی در محورهای مختلف، دشمن را تحت فشار قرار دهند.
از سوی دیگر، در پی تغییر وضعیت میدان نبرد، فرماندهی نیروهای دشمن تلاش می کرد تا تاریک شدن هوا به مقاومت در پل حفار ادامه دهد. دشمن قصد داشت، باتقویت منطقه، ابتدا منطقه سرپل را حفظ کند و پس از آن، با نصب پل روی رودخانه کارون، نیروهای محاصره شده را نجات دهد وسپس، با استقرار در منطقه غرب رودخانه کارون، از ادامه پیشروی نیروهای خودی جلوگیری کند.
بر همین اساس، دشمن در اولین اقدام با وارد کردن تیپ 10 زرهی گارد جمهوری، سعی کرد، پل حفار را حفظ کرده و با استقرار تیپ 16 زرهی از لشکر 6 زرهی درغرب رودخانه کارون، از پیشروی نیروهای خودی جلوگیری کند. تهاجم رزمندگان به نیروهای تیپ 10 سبب شد تا این نیروها در همان لحظات اولیه حضور در منطقه سرپل، محاصره شده و عقب نشینی کنند، در صورتی که اگر در حمله به تیپ 10 تأخیر صورت می گرفت، بی گمان نیروهای تیپ 10 دشمن پس از حضور در منطقه، دست به ضد حمله می زدند.
با آزاد شدن جاده ماهشهر – آبادان در ساعت 8:32 بامداد روز پنجم مهر و پیشروی نیروهای خودی از شمال به جنوب وتصرف پل قصبه، امکان مقاومت از عراقی ها گرفته شده بود.
در بعد از ظهر همان روز بخشی از پل حفار تصرف شده بود ولی عراقی ها برای باز نگه داشتن عقبه نیروهای محاصره شده خود در شرق کارون، همچنان مقاومت می کردند،  چنان که با تاریک شدن هوا حرکت ستون نیروهای دشمن از اهواز به سمت خرمشهر دیده می شد.
بدین ترتیب، روز اول عملیات در حالی به پایان رسید که دشمن به دلیل عقب ماندگی، توان مقابله با نیروهای خودی را نداشت و تنها، به تاریک شدن هوا، باز نگاه داشتن پل حفار برای تقویت منطقه و یا امکان عقب نشینی نیروهای محاصره شده امید بسته بود. در روز دوم عملیات (ششم مهر)، در حالی که پیشروی نیروهای خودی همچنان ادامه داشت، دشمن واکنش جدی از خود نشان نداد و از بعدازظهر همان روز نیروهای عراقی به تدریج تسلیم شده و یا عقب نشینی کردند و سرانجام در پایان این روز عملاً منطقه سرپل دشمن آزاد شد.
در روز سوم عملیات نیز در پی پاکسازی منطقه، محاصره آبادان به پایان رسید و فرمان امام خمینی مبنی بر شکستن حصر آبادان، در مدت 48 ساعت آفند تحقق یافت و نیروهای خودی پس از پاکسازی کامل منطقه، در ساحل شرقی رودخانه کارون استقرار یافتند. در این عملیات علاوه بر آزاد سازی منطقه اشغالی در شرق رودخانه، بخش وسیعی از نیروهای خودی – که درگیر پدافند در منطقه بودند – آزاد و برای عملیات های بعدی آماده شدند.
نتایج عملیات ثامن الائمه (ع)
در این عملیات سلحشوران اسلام به نتایج مهمی دست یافتند، از جمله:
1-     ساحل شرقی رودخانه کارون تصرف و تامین گردید.
2-     آبادان از محاصره یک ساله خارج شد.
3-     بیش از 150 کیلومتر مربع از اراضی اشغال شده، آزاد گردید.
4-     بیش از 3 هزار نفر از نیروهای دشمن کشته و زخمی شدند و 1656 نفر نیز به اسارت در آمدند.
5-  تعداد 90 دستگاه تانک و نفربر، 100 دستگاه انواع خودرو دشمن منهدم گردید و تعداد 3 فروند هواپیما و یک فروند هلیکوپتر عراق نیز سرنگون شدند.
همچنین 100 دستگاه تانک، 60 دستگاه نفربر، 3 دستگاه لودر و 150 دستگاه خودرو به غنیمت گرفته شد.
صدام پس از این شکست 7 تن از فرماندهان خود را تیرباران کرد.
با توجه به نقش شجاعانه لشکر 77 پیاده با تصویب شورای عالی دفاع درتاریخ یازدهم مهر 1360، به لشکر پیروز خراسان تغییر نام داد.
پیامدهای شکسته شدن محاصره آبادان

موفقیت عملیات ثامن الائمه (ع) درابعاد مختلف پیامدهایی به همراه داشت که آن را در دو محور عمده، داخلی و خارجی ارزیابی می کنیم.
الف - پیامدهای داخلی
1-  با انجام موفقیت آمیز اولین عملیات وسیع ایران در جبهه ها ، روحیه نیروهای رزمنده تقویت وتوانمندانه تر از پیش به نبرد با دشمن پرداختند.
2-  از نظر سیاسی وضعیت سیاسی کشور منسجم تر شد و کمتر از یک هفته بعد از این عملیات، مردم با شرکت در سومین انتخابات ریاست جمهوری، حضرت آیت الله خامنه ای را به ریاست جمهوری برگزیدند، که این امر منجر به موفقیت بیشتر در سیاست های خارجی نظام نیز گردید.
3-  با تثبیت دولت اسلامی و وحدت نظر مسئولین نظام، موضع گیری های قاطعانه و به موقعی در قبال مسائل خارجی انجام گرفت.
ب: پیامدهای خارجی
مهم ترین پیامد خارجی این عملیات تشکیل شورای همکاری خلیج فارس توسط کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس، به منظور جلوگیری از گسترش و نفوذ انقلاب اسلامی و یاری رساندن به رژیم متجاوز عراق بود، همچنین تحرکات نظامی امریکا در خلیج فارس  به منظور اعمال فشار بر ایران و حمایت از کشورهای منطقه بیشتر شد.
امریکا با اعزام ناوگان نظامی خود در خاورمیانه و آب های دریای عمان، مانورهایی انجام داد و تهاجم  تبلیغی گسترده ای را علیه ایران آغاز کرد و با نشر اکاذیب و شایعات، وحشت  بی مورد رژیم های منطقه را از ایران بیشتر کرد.

والفجر۲

مرورى بر عملیات والفجر ۲    
عملیات ها
پس از عملیات والفجر مقدماتى، بار دیگر شرایط جنگ به نحوى مطرح شد که به نظر مى رسید با افزایش توانایى هاى نظامى دشمن، بدون تغییرات اساسى در شیوه نبرد، ادامه جنگ مشکل خواهد بود. از این رو، تا رسیدن به آن نقطه لازم بود روند عملیات ها ادامه یافته تا از رکود جبهه به مدت زیاد جلوگیرى شود.
بدین ترتیب، پس از بحث و بررسى مناطق مختلف مقرر شد، عملیات هاى والفجر ،۲ ۳ و ۴ انجام شود. مهم ترین مسأله اى که در این عملیات ها مورد نظر بود، به کارگیرى نیروى اندک، دادن تلفات کم و جلوگیرى از وارد شدن ضربه اساسى به توان یگان ها و تضمین موفقیت عملیات بود.


اهداف عملیات:
عملیات والفجر ۲ در منطقه پیرانشهر، در حد فاصل بین ارتفاعات قمطره و تمرچین، با اهداف زیر تدارک دیده شد: ۱- انهدام نیروى دشمن و گرفتن اسیر.۲- تجزیه نیروى دشمن.۳- تصرف ارتفاعات سرکوب منطقه.۴- تصرف پادگان حاج عمران و تسط بر شهر چومان مصطفى
موقعیت طبیعى و اهمیت منطقه:
پادگان حاج عمران در موقعیتى سوق الجیشى واقع شده است؛ بدین ترتیب که از شمال به ارتفاعات چنارستان و کلاشین، از جنوب به ارتفاعات بسیار مرتفع سکران و کدو و از شرق به ارتفاعات تمرچین و شهر مرزى پیرانشهر، و از غرب به تنگه دربند و شهر چومان مصطفى عراق، محدود مى شود.آنچه بر اهمیت منطقه و ضرورت تصرف آن مى افزود، اساساً تبعات بعدى آن بود که قسمتى از آن چنین است: ۱- تسلط بر تردد ضدانقلاب و کنترل آن.۲- ایجاد تسهیلات و پشتیبانى از اکراد مسلمان و مبارز عراقى.۳- فراهم سازى امکان گسترش عملیات نامنظم در خاک عراق
۴- حفظ پیرانشهر از هرگونه تهاجم و تجاوز نیروهاى عراقى.۵- زمینه سازى نزدیکى بیشتر به شهر و تأسیسات نفتى کرکوک
موقعیت دشمن در منطقه
دشمن در سراسر منطقه، سه رده خط پدافندى داشت که هر رده آن پوشیده از موانع و استحکامات بود و همچنین استعداد دشمن در حدود ۲ تیپ پیاده و یک گردان زرهى، به عنوان نیروى درگیر و یک تیپ پیاده و آتشبار مختلف و مجموعاً ۳۰ یگان در منطقه بود.
مأموریت و طرح مانور
مبناى طرح مانور، عملیات تک دورانى (دور زدن دشمن) بود تا بدین وسیله هرگونه فرصت عکس العمل از دشمن گرفته شود، بدین ترتیب که ۴ گردان سمت راست و ۳ گردان سمت چپ وارد عمل مى شدند و پس از دور زدن ارتفاعات، در تنگه دربند الحاق مى نمودند و نهایتاً پاکسازى به طور کامل انجام مى پذیرفت. سازمان رزم و نحوه ادغام نیروهاى سپاه و ارتش بدین شکل بود که مجموعاً ۱۶ گردان از سپاه و ۶ گردان پیاده و یک گردان مکانیزه از نیروى زمینى ارتش در عملیات شرکت داشتند.همچنین پشتیبانى عملیات از سوى هوانیروز، با توجه به موقعیت منطقه و صعب العبور بودن ارتفاعات پیش بینى شد.
شرح عملیات
در ساعت ۱ بامداد روز ۲۹/۴/،۶۲ عملیات والفجر ۲ با رمز «یا الله» آغاز شد. قسمتى از نیروهاى خودى ۲۴ ساعت قبل از آغاز تک، به منظور دور زدن دشمن، از خط عزیمت خود حرکت نمودند و پس از ۲ ساعت راهپیمایى موفق شدند خود را به مناطق تعیین شده رسانده، براى شروع عملیات اعلام آمادگى کنند.به رغم این که نیروها پس از ۲ ساعت تأخیر در تمامى محورها، با دشمن درگیر شدند، لیکن پیشروى قابل توجهى صورت گرفت. اما از آن جا که دشمن بر ارتفاعات سرکوب منطقه تسلط داشت، آتش شدید توپخانه اش عملاً مانع از تکمیل و دستیابى به تمامى اهداف عملیات شد، به طورى که همچنان ارتفاعات «کینگ»، ،۲۵۱۹ «بردسر» و «دربند» را در اختیار داشت.
در ادامه عملیات در صبح روز ۳/۵/،۶۲ روستاى رایات به دست نیروهاى خودى تصرف شد و ضمن محاصره چند روستاى دیگر، گمرک جاده پیرانشهر-حاج عمران آزاد گردید. همچنین پس از آن که نیروهاى خودى بر قسمتى از ارتفاعات ۲۵۱۹ تسلط یافتند، دشمن طى دو نوبت به ارتفاعات یاد شده پاتک نمود که در نوبت اول مجبور به عقب نشینى شد و در نوبت دوم توانست بر قسمتى از آن تسلط یابد. اما پس از آن که هوانیروز امکان یافت که نیروهاى خودى را تدارک کند، مابقى نیروهاى دشمن پاکسازى شدند و بدین ترتیب ارتفاعات ۲۵۱۹ به طور کامل به تصرف نیروى خودى درآمد.
همچنین دشمن در تاریخ ۵/۵/،۶۲ با ۱۶ فروند هلیکوپتر و با استفاده از هلى برد به یال ارتفاعات کلو حمله کرد که در پى آن ۶ فروند هلى کوپتر خود را از دست داد. یکى از این هلیکوپترها مملو از نیرو بود.
نیروى دشمن که در پاتک ها شرکت داشتند، مجموعاً تیپ ۶۶ نیروى مخصوص، تیپ ۵ و تیپ ۹۱ پیاده و نیز تیپ ۱۱۳ و ۴۳۳ پیاده کوهستانى را شامل مى شد.
دستاورد و نتایج عملیات
عملیات حاج عمران، با آزادسازى ۲۰۰ کیلومترمربع از خاک دشمن و تسلط بر قسمتى از ارتفاعات سرکوب منطقه، به پایان رسید. طى این عملیات، مناطق زیر به تصرف نیروهاى خودى درآمد: پاسگاه مرزى تمرچین عراق، پادگان حاج عمران، گمرک مرزى، سلسله ارتفاعات «کلو» و قله استراتژیک (۳۰۰۰ مترى) آن، ارتفاعات ۲۵۱۹ (گردمند)، «سرسول»، ««آزادى» ۳۷۰۰ «سلمان»، ۲۴۰۰ «شیوه کارتا»، «بردزرد»، همچنین آزادسازى روستاهاى زینو «ممى خلان»، «رایات»، «شیوش»، «خوارو»، «میوتان بالا» و میوتان پایین، از نتایج این عملیات بود. تسلط رزمندگان اسلام بر شهر چومان مصطفى و حومه آن نیز قسمت دیگرى از دستاوردهاى این عملیات محسوب مى شد.
تلفات دشمن و غنائم
مجموع کشته ها و زخمى هاى دشمن به بیش از ۴ هزار نفر رسید، ۲۰۰ نفر به اسارت گرفته شدند و نزدیک به ۵۰ پایگاه دشمن منهدم و یا تصرف گردید. همچنین از مقر تیپ ۹۱ که مأمور حفظ پادگان و منطقه بود مدارک و اسناد بیشمارى به دست آمد که حاکى از روابط عمیق گروهک هاى کومله و دمکرات با حکومت عراق بود.در میان غنائم، چندین قبضه توپ ۱۲۲ م. م، بیش از ۲۰ دستگاه تانک، ده ها دستگاه تفنگ ۱۰۶ با ماشین، انواع مختلف ادوات و نیز مقدار معتنابهى سلاح و مهمات، که از انبار پادگان حاج عمران به دست آمده بود، به چشم مى خورد.
تهیه و تدوین: روابط عمومى مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ

والفجر۳

عملیات والفجر 3    
عملیات ها
ارتش عراق پس از شکست در عملیات بیت المقدس و عقب نشینی سراسری خود، ارتفاعات مهم و سرکوب مرزی را در اختیار داشت و به این ترتیب چند شهر مرزی همچون مهران زیر دید و تیر دشمن بود.
ارتش عراق با استقرار نیروهای خودی روی ارتفاعات مرزی مهران، علاوه بر ایجاد تسلط بر این شهر، موفق شده بود با نیروی کمتری از منطقه بدره پدافند کند. حال آن که عقب راندن دشمن از روی ارتفاعات مرزی، پدافند در دشت را به او تحمیل می کرد و در نتیجه نیروی بیشتری زمین گیر می شد. بر همین اساس، طرح تأمین مهران – به عنوان دومین عملیات محدود در شرایط جدید – در دستور کار قرار گرفت.
اهداف عملیات
- آزادسازی شهر مهران از زیر دید و تیر دشمن.
- ایجاد سهولت در برقراری ارتباط شهرهای دهلران – مهران و نیز ایلام – مهران.
- تحمیل خطوط پدافند به دشمن و کشاندن او از ارتفاعات به دشت.
انهدام دشمن
بازپس گیری ارتفاعات و عوارض حساس زالوآب – که به این وسیله دید دشمن نسبت به تنگه کنجاپنجم و حوالی سد کناپنجم و دشت مهران کور گردید.
آزادسازی ارتفاعات «نمه کلان بو» و قسمتی از ارتفاعات قلاویزان – که دشمن را از تسلط کامل بر شهر مهران محروم  کرد و متقابلاً شهر بدره و عقبه دشمن به زیر دید قوای جمهوری اسلامی درمی آمد.
موقعیت منطقه
در منطقه دشت مهران، دو رشته ارتفاعات وجود دارد: در شمال، ارتفاعات زالوآب و کانی سخت و نمه کلان بو واقع است که قسمت عمده آن در خاک ایران قرار دارد. در جنوب نیز ارتفاعات قلاویزان واقع است که مرز ایران و عراق را مشخص می سازد. بین دو ارتفاع یاد شده، دشت مهران و دشت ورمهراز و زرباطیه عراق قرار دارد.
در قسمتی از ارتفاعات زالوآب و کانی سخت، مرز مشترک ایران و عراق است که در سمت غربی آن، ارتفاعات نمه کلان بو با قللی بیش از 200 متر و کمتر از 400 متر ارتفاع واقع است. هم چنین، ارتفاعات زالوآب، که دارای تپه هایی به ارتفاع 340، 325، 343 و 310 می باشد، در سمت شرق نمه کلان بو قرار دارد و مهم ترین قله آن معروف به کله قندی دارای 363 متر ارتفاع است.
تنگه کناپنجم در امتداد جاده مهران – ایلام و در شمال شرقی مهران واقع است که به منزله گلوگاه ورود به دشت مهران – از طرف ایلام – محسوب می شود و ارتفاعات کله قندی بر این تنگه تسلط کامل دارد.
استعداد دشمن
- تیپ های 506، 417، 420، 502، 424، 18، 38، 48 و 503 پیاده.
- تیپ های 37 و 70 زرهی.
- تیپ 4 گارد مرزی.
- تیپ 4 پیاده کوهستانی.
- گردان های کماندویی المثنی، مدلول، بلال و حدیبه.
- گردان 9 مکانیزه تابع لشکر 2 پیاده کوهستانی.
- گردان 7 تانک تابع لشکر 2 پیاده کوهستانی.
- گردان 1 موشک ضد تانک.
- گردان های 53، 240 و 639 توپخانه و آتشبار خمپاره 120 .
سازمان رزم خودی
فرماندهی عملیات را قرارگاه نجف اشرف برعهده داشت و یگان های تحت امر این قرارگاه نیز عبارت بودند از:
الف) سپاه پاسداران:
- لشکر 41 ثارالله با استعداد 6 گردان.
- لشکر 5 نر با استعداد 7 گردان پیاده.
- لشکر 27 محمد رسول الله (ص) با استعداد 1 گردان پیاده.
- لشکر 17 علی ابن ابیطالب(ع) با استعداد 3 گردان پیاده.
- تیپ مستقل 21 امام رضا(ع) با استعداد 5 گردان پیاده.
- تیپ مستقل 11 امیرالمؤمنین(ع) با استعداد 2 گردان پیاده.
- تیپ مستقل 5 رمضان با استعداد 1 گردان تانک و 1 گردان مکانیزه.
ب) ارتش جمهوری اسلامی:
- تیپ 4 زرهی از لشکر 21 حمزه.
- تیپ 40 سراب (پیاده).
- تیپ 84 خرم آباد با استعداد دو گروهان پیاده + یک گروهان تانک.
توپخانه:
سپاه : 4 آتشبار
ارتش: 9 آتشبار
طرح عملیات

با توجه به مختصات جغرافیایی منطقه و اهمیت استراتژیک آن، عملیات به ترتیب در سه محور زالوآب و نمه کلان بو – دشت مهران – قلاویزان طراحی شد. رزمندگان می بایست پس از تأمین اهداف مورد نظر و در صورت مناسب بودن وضعیت پایگاه های دشمن، در شرق رودخانه کنجاپنجم مستقر شوند. در غیر این صورت، با احداث خاکریز در پشت رودخانه پدافند شود.
شرح عملیات

عملیات در ساعت 23 مورخ 7/5/1362 با رمز «یا الله» آغاز شد. در محور شمالی عملیات، ارتفاعات نمه کلان بو- به غیر از ارتفاع 270 معروف به کله قندی – تصرف و تأمین شد و ارتفاعات زالوآب به همراه ارتفاع 270 به محاصره درآمد.
در محور میانی (دشت مهران)، رزمندگان خودی با پشت سر گذاردن جاده مهران – ایلام، از پاسگاه دوراجی تا فرخ آباد را تأمین کردند.
در محور جنوبی، به رغم موفقیت های چشمگیر اولیه، از آن جا که فرصت لازم برای احداث خاکریز از یال قلاویزان به سمت فیروزآباد و از آن جا به فرخ آباد به دست نیامد، تصرف اهداف این محور در مرحله اول عملیات کامل نگردید؛ لیکن در مرحله بعد این نقیصه مرتفع شد.
به این ترتیب، تنها محوری که تصرف اهداف موجود در آن ناتمام مانده بود، محور شمالی بود. نیروهای دشمن که در ارتفاعات زالوآب و کله قندی در محاصره بودند، یازده شبانه روز مقاومت کردند، دشمن تلاش فراوانی می کرد تا به هر نحو ممکن این ارتفاعات – به ویژه کله قندی – را از محاصره خارج کند. مضافاً به این که می کوشید خط پدافندی نیروهای ایران را در دوراجی شکسته و سپس با جناح چپ خود الحاق کند.
اگرچه نیروهای خودی با مقاومت بسیار تلاش دشمن را در دوراجی و نمه کلان بو خنثی کردند، لیکن نیروهای عراقی همچنان در ارتفاعات زالوآب و کله قندی مستقر بودند. نهایتاً در سحرگاه 18/5/1362 فرمانده لشکر 27 (حاج همت) با یک گردان وارد عمل شد و مقاوت نیروهای عراقی مستقر در ارتفاع مذکور را در هم شکست.
نتایج عملیات
- آزادسازی دو جاده ایلام – مهران – دهلران.
- آزادسازی ارتفاعات زالوآب و نمه کلان بو.
- آزادسازی دشت مهران.
- برقراری ارتباط جبهه های میانی و جنوبی از طریق دو جاده فوق الذکر.
- کشته و زخمی شدن بیش ازده هزار تن از نیروهای دشمن.
- به اسارت درآمدن 509 تن از نیروهای دشمن.
- ساقط شدن 6 هلی کوپتر دشمن.
- انهدام بیش از 200 تانک و نفربر.
- انهدام بیش از 200 خودرو حامل نفرات و یا مهمات.
- انهدام بیش از 20 انبار مهمات.
- انهدام بیش از 100 خودرو حامل نفرات و یا مهمات.
- انهدام بیش از 20 انبار مهمات.

والفجر۱۰

عملیات والفجر 10    
عملیات ها
جمهوری اسلامی ایران برای پاسخ گویی به بمباران و موشک باران مناطق مسکونی شهرها و احقاق حقوق خود در مجامع بین المللی، با تغییر منطقه عملیاتی از جنوب به غرب، در صدد برآمد تا قدرت رزمندگان اسلامی را بار دیگر به جهانیان نشان دهد.
بدین منظور عملیات گسترده ای در غرب کشور در دشت های سلیمانیه عراق هم زمان با مبعث رسول اکرم (ص) به نام والفجر 10، آغاز شد. این عملیات در روز سه شنبه 25/12/1366، شروع و در 5 مرحله به اجرا در آمد.
منطقه حلبچه و خرمال، اگرچه از گذشته مورد توجه طراحان نظامی سپاه پاسداران بود و هر از چند گاهی در مقاطع مختلف جنگ مورد بررسی آنان واقع می شد، لیکن با توجه به این که تلاش اصلی همواره در جبهه جنوب صورت می گرفت، انجام عملیات در منطقه مذکور  هیچ گاه به طور جدی طرح نمی گردید.  به دنبال اصلی شدن جنگ در جبهه شمالی –  که در پی پیدایش مشکلات و معضلات بسیار بر سر راه انجام عملیات در جبهه جنوبی ایجاد شد –  و نیز توقف عملیات در منطقه بیت المقدس 2، توجه بیشتری به منطقه حلبچه مبذول گردید. طراحی عملیات والفجر 10 در حالی انجام شد که دشمن اگر چه منطقه عملیاتی بیت المقدس 2 – را به دلیل احتمال هجوم قوای ایران – مسدود نموده بود، لیکن تهاجم اصلی را در جبهه جنوب محتمل می دانست. به این ترتیب عملیات بزرگ سال 66 در منطقه عمومی حلبچه طراحی و اجرا شد.       
اهداف عملیات
در این عملیات، علاوه بر اهداف سیاسی، سه هدف عمده نظامی مورد نظر بود:
1-    آزاد سازی شهرهای حلبچه، خرمال، دوجیله، بیاره و طویله.
2-    فراهم سازی مقدمات تصرف سد دربندیخان.
3-    انسداد عقبه اصلی دشمن در استان سلیمانیه.
منطقه عملیات
منطقه عمومی حلبچه به جز در غرب و شمال که دریاچه سد دربندیخان در آن واقع است، توسط ارتفاعات بلند و صعب العبوری محصور شده است که هر یک از این ارتفاعات از اهمیت زیادی برخوردار است؛ به طوری که بالامبو و شاخ آن بر دریاچه دربندیخان و دشت و ارتفاعات تمورژنان مسلط است. شاخ تمورژنان نیز بر شاخ شمیران، سد دربندیخان، تونل جاده سلیمانیه – بغداد تسلط دارد.
علاوه بر ارتفاعات فوق الذکر، می توان از ارتفاعات و ناهمواری های دیگر منطقه نام برد که مهم ترین آن ها عبارتند از: ارتفاعات پرونیه، توانیر، پنج قله، شینه روی، تپه چناره، سه تپه، خورنوازان، تپه هانی قول، تپه سزام و شاخ دارزین.
هم چنین شیارهای موجود در منطقه نقش موثری در اختفاء نیروهای خودی داشته و بعضاً به عنوان معابر وصولی مورد استفاده قرار گرفته اند. از جمله این شیارها می توان از دره گلان، شیار زلم، شیار سورمر، شیار سازان، دره خورنوازان، شیار بالای روستای خورد و شیار وشکنام نام برد.
مهم ترین تاسیسات اقتصادی منطقه، سد دربندیخان است که علاوه بر پرورش ماهی و کشاورزی، در تامین برق قسمت و سیعی از عراق نقش مهمی دارد. پادگان حلبچه، پادگان لشکر 27 در کانی مانگا، مقر فرماندهی نیروهای دفاع الوطنی سپاه یکم در منطقه روداژه و پایگاه های موشکی سام 2 و سام 7 نیز از جمله تاسیسات نظامی در این منطقه می باشند.
شهرهای مهم عراق در این منطقه نیز به ترتیب وسعت و اهمیت عبارتند از: حلبچه، خرمال و دوجیله.   
استعداد دشمن
منطقه عملیاتی، تحت مسئولیت سپاه یکم عراق قرار داشت. پدافند این منطقه قبلاً برعهده نیروهای جاش (مزدوران کرد عراقی) بود و آن ها علاوه بر حفظ خطوط پدافندی، ماموریت مقابله با کردهای معارض را نیز  بر عهده داشتند. با شروع فعالیت هایی همچون آماده سازی زمین، تردد خودروها و ... از سوی قوای خودی در این منطقه، دشمن نیز به اقداماتی از قبیل جایگزینی نیروهای نظامی با جاش ها، تقویت منطقه با تیپ های جدید و ... مبادرت ورزید. در مجموع یگان هایی که از قبل و نیز در جریان عملیات در منطقه حضور یافتند، عبارت بودند از:    
-         تیپ های 96، 606، 39، 14، 402، 602، 506، 422، 420، 72، 13، 707، 702، 95 و 433 پیاده.
-         تیپ های 80، 17 و 50 زرهی.
-         تیپ های 24، 27 و 46 مکانیزه.
-         تیپ های 65، 66 و 68 نیروی مخصوص.
-         تیپ 1 کماندویی سپاه چهارم،  تیپ 2 کماندویی سپاه سوم و تیپ 2 کماندویی سپاه یکم.
قوای خودی
قرارگاه خاتم الانبیاء(ص) به عنوان قرارگاه مرکزی عمل می کرد.
الف –  قرارگاه قدس  تحت فرماندهی قرارگاه خاتم الانبیاء (ص) هدایت نیروهای زیر را به عهده داشت:  
-         لشکر 7 ولی عصر (عج) با 6 گردان.
-         لشکر 33 المهدی (عج) با 6 گردان.
-         لشکر 25 کربلا با 10 گردان.
-         لشکر 19 فجر با 6 گردان .
-         لشکر 17 علی ابن ابی طالب (ع) با 6 گردان.
-         لشکر 41 ثارالله با 7 گردان.
-         تیپ مستقل 39 بیت المقدس با 4 گردان.
ب – قرارگاه ثامن الائمه (ع) تحت فرماندهی قرارگاه خاتم الانبیاء (ص) هدایت نیروهای زیر را به عهده داشت:
-         لشکر 9 بدر با 8 گردان.
-         لشکر 55 ویژه شهدا با 6 گردان.
-         تیپ مستقل 36 انصار المهدی با 4 گردان.
-         تیپ مستقل 75 ظفر با 2 گردان.
-         تیپ مستقل 29 نبی اکرم (ص) با 6 گردان.
-         سپاه چهارم باختران با 6 گردان.
ج –  قرارگاه فتح تحت فرماندهی قرارگاه خاتم الانبیاء (ص) هدایت نیروهای زیر را به عهده داشت:
-         لشکر 8 نجف اشرف با 5 گردان.
-         لشکر 14 امام حسین (ع) با 5 گردان.
-         لشکر 11 امیر المومنین با 4 گردان.
-         تیپ مستقل 82 صاحب الامر با 3 گردان.
-         تیپ مستقل 91 بقیة الله (عج) با 3 گردان.
-         تیپ مستقل 44 قمربنی هاشم با 3 گردان.
-         تیپ مستقل 100 انصارالرسول با 3 گردان.
طرح عملیات
به علت وجود ارتفاعات سرکوب سورن در شرق منطقه عملیاتی و دریاچه دربندیخان در غرب آن، در حد فاصل انتهای شمال شرقی دریاچه تا ارتفاعات سورن تنگه ای به عرض 10 کیلومتر ایجاد شده است که در مباحث طرح مانور، تضمین موفقیت عملیات را در گرو انسداد این تنگه با الحاق از دو محور می دانستند. این عمل می بایست در محور شمال از مله خور به طرف خرمال و در محور جنوبی از غرب بالامبو در امتداد تمورژنان با تصرف سرپل احتمالی در کمر دریاچه و سرانجام الحاق دو بازو در تنگه و محاصره دشمن انجام می شد.
به منظور تحقق طرح مانور یادشده، قرارگاه قدس در محور شمالی مامور بستن تنگه و تصرف پل گردکو (عقبه اصلی دشمن به کل منطقه) شد. قرارگاه فتح در محور جنوبی می بایست ضمن تصرف بالامبو و تمورژنان با تامین سرپل در کمردریاچه، برای مقابله با حرکت احتمالی دشمن، با احداث پل از آمادگی لازم برخوردار باشد. قرارگاه ثامن الائمه(ع) نیز در محور میانی مامور شد تا در منطقه گوزیل – دشت سازان به طرف حلبچه پیشروی کند و در مرحله دوم جاده بیاره – طویله – نوسود را تصرف و آزاد نماید. هم چنین، قرارگاه رمضان ماموریت یافت علاوه بر فعالیت های شناسایی، با مشارکت تیپ 75 ظفر و کردهای معارض ضمن تصرف شهر، توپخانه دشمن رامنهدم سازد.
شرح عملیات
عملیات در ساعت 2 بامداد 24/12/1366 با رمز مبارک یا محمد ابن عبدالله (ص) آغاز شد. سرعت عمل یگان ها به گونه ای بود که اغلب آن ها توانستند تمامی اهداف خود در مرحله اول را به تصرف در آوردند. به غیر از واکنش دشمن در شاخ سورمر و شاخ شمیران تحرک دیگری از نیروهای عراقی مشاهده نشده و تعداد زیادی از آن ها که در خواب بودند، کشته و اسیر شدند.
رزمندگان اسلام پس از عبور از موانع سخت و ایذایی دشمن موفق شدند حدود 20 روستا واقع در شمال و جنوب و غرب شهر خرمال را آزاد نمایند.
رزمندگان  روز بعد نیز توانستند مقاومت نیروهای دشمن را در هم شکسته و پیروزمندانه وارد شهر خرمال عراق شده و شهر را کاملا پاکسازی نمایند. در دروازه شهر گروهی از مردم به استقبال رزمندگان اسلام آمدند.
در محور قرارگاه قدس، پس از تصرف مله خور و ارتفاعات چناره، خرنوازان، هانی فتح، اگر چه بالامبو و تنگه به تصرف درآمد، لیکن به دلیل توقف قرارگاه قدس و نیز واکنش دشمن در جناح چپ عملیات،نیروها روی شاخ سورمر و شاخ شمیران متوقف شدند. در محور قرارگاه ثامن الائمه(ع)، نیروهای عمل کننده ارتفاعات مگر از سلسله ارتفاعات بالامبو و نیمی از شیندروی را تصرف کردند و به رغم روشن شدن آسمان، برای الحاق روی یال ارتباطی شامل دشت سازان و سپس نیمی دیگر از ارتفاعات شیندروی، به پیشروی خود ادامه دادند. قرارگاه رمضان نیز در این مرحله تنها توانست پمپ بنزین شهر حلبچه را به آتش بکشد.
قابل ذکر است که نیروهای جهادگر با احداث جاده های مناسب در ارتفاعات سر به فلک کشیده و زدن پل های حیاتی، نقش مهمی در تسریع حرکت نیروهای عمل کننده ایفا کردند، تا جایی که نیروهای به اسارت گرفته شده در عملیات والفجر 10 از سرعت عمل نیروهای عمل کننده در این منطقه صعب العبور ابراز شگفتی می کردند. سرهنگ پیاده کوکب محمد امین از تیپ کماندویی لشکر 34 عراق می گوید: «باوجود موانع سخت و طبیعی و ایذایی، به ذهن ما خطور نمی کرد که رزمندگان اسلام بتوانند به ما نزدیک شوند، از این رو ما زمانی از آغاز عملیات با خبر شدیم که در محاصره کامل قرار داشتیم.»
با گذشت ساعت ها از آغاز عملیات و تصرف شهر خرمال وده ها روستا در استان سلیمانیه، طارق عزیز وزیر امور خارجه عراق طی مصاحبه ای در لندن اعلام کرد: «اخبار مربوط به عملیات ایران در جبهه ها تنها یک شایعه است.»    
در حالی که نیروهای خودی از روحیه خوبی برخوردار بودند و تلفات آنان نیز بسیار اندک بود، از هم گسیختگی قوای دشمن و عدم حضور جدی آنها در منطقه موجب شد تا بر تسریع آغاز مرحله دوم عملیات تاکیدشود. دشمن بنابر تصوری که در مورد عملیات داشت، ستون های متعدد و طویلی را با عبور از پل های ملاویسی و زلم به طرف دوجیله و سپس حلبچه کرد.
مرحله دوم عملیات
بعد از ظهر چهارشنبه 26/12/1366، دلیرمردان سپاه با پیشروی در غرب شهر خرمال، روستاهای تپه کالاری، حاجی رقه، تپه توکه، کپه کول و ... را توانستند، آغاز کنند. با آزاد سازی این روستاها ارتباط شمال و جنوب استان سلیمانیه قطع شد و شهر مهم  دوجیله و بیش از 20 روستای اطراف آن آزاد شد.
مرحله سوم عملیات
در بامداد پنج شنبه27/12/1366، آغاز و پس از عبور از رودخانه های خروشان سیران، زیمکان و آب لیله، مواضع، پایگاه و استحکامات دشمن را در سلسله ارتفاعات بالمبو و گزیل و بیش از 24 ارتفاع دیگر در جنوب استان سلیمانیه عراق در هم کوبیدند و بر بیش از 90 روستای منطقه عمومی حلبچه تسلط پیدا کردند و روستاهای حد فاصل شهر دوجیله و دریاچه دربندیخان عراق آزاد شد و نیروی دریایی سپاه با استقرار در شرق دریاچه، تحرکات دشمن در آن سوی دریاچه را زیر نظر گرفت و پیشروی به سوی شهر حلبچه از چندین جناح ادامه، و این شهر به محاصره در آمد و سرانجام رزم آوران اسلام موفق شدند، در زیر بمباران های شدید هوایی و شیمیایی دشمن، شهر 70 هزار نفری حلبچه را آزاد نمایند.  
مرحله چهارم عملیات
این مرحله از نیمه شب پنج شنبه 27/12/1366، آغاز و رزمندگان اسلام، پس از تثبیت مناطق آزاد شده، موفق شدند شهر مرزی و کردنشین نوسود را که بیش از 7 سال زیر سلطه دشمن قرار داشت و بغداد آن را به عنوان پایگاهی برای ضد انقلابیون و منافقین وابسته تبدیل کرده بود، از تیررس دشمن خارج سازند.
با استقرار کامل نیروها در شهر نوسود موفق شدند دو شهر نظامی طویله و بیاره و بیش از 8 روستای اطراف آن در نزدیکی نوار مرزی را آزاد کنند.
دشمن در روز جمعه 28/12/1366، در محورهای شمالی عملیات والفجر 10 اقدام به پاتک کرد که با هوشیاری و آمادگی رزمندگان اسلام دفع شد و دشمن پس از به جای گذاشتن ده ها کشته، زخمی و اسیر، ناگزیر به عقب نشینی شده و مواضع قبلی خود را نیز از دست داد.
مرحله پنجم عملیات
مرحله پنجم در شب چهارشنبه 3/1/1366 آغاز و حماسه آفرینان بسیجی و پاسدار، به دشمن حمله کردند تا به جنایت بعثی ها در بمباران شیمیایی شهر حلبچه پاسخ گویند. در این عملیات که در محور خرمال به سید صادق در استان سلیمانیه انجام شد، 19 ارتفاع حساس منطقه، از جمله ارتفاعات 1058 (وربشن) مشرف بر شهر سید صادق و چندین روستای دیگر استان سلیمانیه آزاد شد.     
پیام امام خمینی (ره) به مناسبت عملیات والفجر 10
امام (ره) در پاسخ به نامه فرمانده کل سپاه پاسداران چنین اظهار فرمودند:
... اخبار پیروزی ها و حماسه های دلاوران اسلام نه تنها دل ملت ما، که قلب همه مستضعفان و محرومان را شادمان نمود و صدام و عفلقیان و حامیان و اربابان او، خصوصا آمریکا و اسرائیل را عزادار کرد. سلام خالصانه مرا به همه فرماندهان عزیز و شجاع و رزمندگان ظفرمند پیروز سپاه و بسیج و ارتش و هوانیروز و نیروی هوایی و جهادگران دلاور و گمنام و امدادگران و کلیه نیروهای مردمی و کُرد ابلاغ کنید و سلام و تشکر ملت ایران را به مردم شهرهای آزاد شده عراقی که بدون این که حتی یک گلوله هم به طرف آنان و شهرهای آنان شلیک شود، با آغوش باز و فریاد الله اکبر از رزمندگان ما استقبال نمودند، برسانید و به آن ها بگویید که می بینید صدام چگونه دیوانه وار شما و شهرهایتان را بمباران خوشه ای و شیمیایی می کند، و خواهیم دید که جهان خواران چگونه در تبلیغات مسموم خود از کنار این  پیروزی های بزرگ و جنایت صدام خواهند گذشت...

نتایج عملیات
-    آزاد سازی منطقه ای به وسعت حدود 1200 کیلومتر مربع شامل شهرهای حلبچه، خرمال، بیاره، طویله و هم چنین نوسود از شهرهای ایران.
-         کاهش خط پدافندی خودی.
-         گشودن جبهه ای جدید برای دشمن وانتقال توان عمده ای از ارتش عراق به جبهه شمالی.
-         به اسارت درآوردن 5440 نفر از نیروهای دشمن.
-    انهدام 270 تانک و نفربر، 60 توپ صحرایی، 20 ضدهوایی، 40 خمپاره انداز، 13 دستگاه مهندسی، 230 خودرو و 750 اسلحه انفرادی و آرپی جی هفت.
-    به غنیمت گرفته شدن  90 تانک و نفربر، 100 توپ صحرایی، 20 توپ ضد هوایی، 20 خمپاره انداز، 15 دستگاه مهندسی، 800 خودرو و 6110 اسلحه انفرادی و  آرپی جی هفت.

والفجرمقدماتی

عملیات والفجر مقدماتی    
 عملیات ها
 

مقدمه
در حالی که عدم موفقیت در عملیات رمضان، دورنمای پیشروی در شرق بصره را دور از دسترس نشان می داد، پیروزی در عملیات محرم و تسلط بر زمین های تخت استان میسان، دستیابی به شهر العماره عراق – که به عنوان تهدید هم زمان علیه دو شهر بصره و بغداد محسوب می شد – را امکان پذیر کرده بود. به همین منظور و نیز از آن جایی که فرماندهان جنگ ناگزیر بودند در مقابل تجهیزات برتر عراق، زمین سخت را گزینش کرده و درگیری در وضعیت دشوار را به دشمن تحمل کنند، منطقه رملی غرب ارتفاعات میشداغ – حدفاصل فکه تا چزابه – برای انجام عملیات سرنوشت ساز والفجر انتخاب گردید.
اهداف عملیات
اولین هدف تصرف پل غزیله بود و چنانچه این مرحله از عملیات با موفقیت انجام می شد، تصرف شهر العماره به عنوان دومین هدف در دستور کار قرار می گرفت.
موقعیت منطقه
منطقه عملیاتی از شمال به میشداغ و برقازه از جنوب به هورالهویزه از شرق به چزابه و شهر بستان و از غرب به شهر العماره عراق و رودخانه دجله منتهی می شد.
در منطقه مزبور رودخانه های متعددی وجود دارد، از جمله: رودخانه دویرج که از کوه های شمالی منطقه سرچشمه گرفته و به هورالسناف می ریزد و رودخانه میمه که سرچشمه آن ارتفاعات ایلام است و به طرف هور بن عمران (جنوب هورالسناف) منتهی می شود.
استعداد دشمن
مسئولیت پدافند از منطقه عملیاتی (از چیلات تا هورالعظیم) به عهده سپاه چهارم عراق بود. لشکرهای سازمانی این سپاه نیز عبارت بودند از:
الف – لشکر 14 پیاده ؛ شامل:
-         تیپ 421 پیاده
-         تیپ 422 پیاده
-         تیپ 18 پیاده کوهستانی
-         تیپ گردان تانک سیف سعد
منطقه گسترش لشکر 14 از شیب تا پاسگاه دویرج و مقر فرماندهی آن نیز در غرب تقاطع جاده چزابه – غزیله با جاده صفریه بود.
ب – لشکر 1 مکانیزه؛ شامل:
-         تیپ 108 پیاده
-         تیپ 501 پیاده
-         تیپ 1 مکانیزه
-    تیپ های 92، 93 و 94 پیاده، 34 زرهی و 27 مکانیزه (به عنوان احتیاط) منطقه گسترش این لشکر از پاسگاه دویرج تا پاسگاه پیچ انگیزه و مقر فرماندهی آن نیز در جنوب منطقه بزرگان بود.
ج – لشکر 10 زرهی؛ شامل:
-         تیپ 17 زرهی
-         تیپ 42 زرهی
-         تیپ 34 زرهی
-         تیپ 24 مکانیزه
-         تیپ 412 پیاده
منطقه گسترش این لشکر از پیچ انگیزه (شیار به جلیه) تا جنوب غربی دهلران (چیلات) بود.
د – نیروهای احتیاط؛ شامل:
-         لشکر 3 زرهی، در منطقه شرق هورالسناف جنوبی
-         تیپ 30 زرهی از لشکر 6 زرهی، در منطقه جنوب زبیدات
-         تیپ  16 زرهی از لشکر 6 زرهی، در منطقه العماره
-         تیپ 25 مکانیزه از لشکر 6 زرهی، در منطقه شرق هورالسناف
-         تیپ 37 زرهی از لشکر 12 زرهی، در منطقه بزرگان
-         تیپ 101 پیاده گارد مرزی، در منطقه العماره
-         تیپ 10 زرهی وابسته به ستاد کل، احتمالا در شمال العماره
-         تیپ های 48 پیاده و 49 زرهی ار لشکر 11، در منطقه العماره
-         تیپ 51 زرهی مختلط، در منطقه فکه
-         گارد ریاست جمهوری، در منطقه  بزرگان
_         تیپ 704 پیاده در منطقه صفریه تا رشیده
قوای خودی
بعد از عملیات محرم، سپاه پاسداران در صدد گسترش سازمان رزم خودی برآمد. بر همین اساس لشکر فتح به سپاه 3 صاحب الزمان (عج) تبدیل شد و سازمان تمامی تیپ های تابع آن به جز تیپ 44 قمر بنی هاشم (ع) نیز به لشکر تغییر یافت.
لشکر ظفر نیز سپاه 11 قدر را تشکیل داد و در نتیجه دو تیپ 27 و 31 آن به لشکر تبدیل شدند و سه تیپ جوادالائمه(ع)، امام رضا (ع) و امام صادق (ع) نیز لشکر نصر5 را به وجود آوردند. هم چنین، یک تیپ مستقل به نام تیپ 10 سید الشهدا (ع) تشکیل شده و تحت امر این سپاه در آمد.
لشکر فجر هم با تیپ های المهدی (عج)، امام سجاد (ع) و ثارالله به سپاه هفتم حدید تبدیل شد. در این میان لشکر فجر با همان سازمان لشکر باقی ماند تیپ ثارالله نیز که به لشکر تبدیل شده بود، به اتفاق لشکر قدس (شامل: لشکر 7 ولی عصر و تیپ 15 امام حسن) و لشکر 8 نجف تحت امر سپاه هفتم قرار گرفتند.
به این ترتیب با گسترش سازمان رزم سپاه پاسداران و ایجاد سه سپاه عملیاتی، قرارگاه مرکزی خاتم الانبیاء (ص) جهت انجام این عملیات استعداد زیر را در نظر گرفت:
قرارگاه کربلا هدایت نیروهای زیر را به عهده داشت:
سپاه 3 صاحب الزمان (عج)
لشکر 14 امام حسین (ع) با استعداد 8 گردان
لشکر 25 کربلا به استعداد 11 گردان.
لشکر 17 علی بن ابی طالب (ع) با استعداد 14 گردان
تیپ مستقل 44 قمربنی هاشم (ع) با استعداد 5 گردان
سپاه 7 حدید   
قرارگاه قدس هدایت نیروهای زیر را عهده داشت:
لشکر 7 ولی عصر (عج) با استعداد12 گردان
تیپ 15 امام حسین (ع) با استعداد 10 گردان
لشکر 8 نجف اشرف با استعداد 14 گردان
لشکر 41 ثارالله (ع) با استعداد 11 گردان
لشکر 19 فجر با استعداد 24 گردان 
قرارگاه نجف هدایت نیروهای زیر را به عهده داشت:
سپاه 11قدر
لشکر 27 محمد رسول الله (ص) با استعداد 24 گردان
لشکر 31 عاشورا با استعداد 13 گردان
تیپ مستقل 10 سیدالشهدا (ع) با استعداد 7 گردان
ضمنا، از ارتش نیز یگان های زیر تحت امر فرماندهی این عملیات بودند:
لشکر 16 زرهی با استعداد 6 گردان تانک و 6 گردان مکانیزه

تیپ 84 خردم آباد با استعداد 4 گردان پیاده و 1 گردان تانک
هم چنین استعداد توپخانه شرکت کننده در این عملیات عبارت بودند از :
ارتش : 16 گردان
سپاه: 7 گردان  
طرح عملیات
در طراحی عملیات مقرر شد قوای دو قرارگاه کربلا و نجف به طرف العماره تک نمایند. در مرحله اول، قوای قرارگاه نجف در محور طاووسیه تا رشیده، حد فاصل خط تا کانال های آخر را تصرف کرده و در مرحله دوم و در ادامه تک، جناح راست تا حاشیه جنوبی دویرج(پشت جاده آسفالت فکه و در غرب بزرگراه و سرپل حلفائیه) را تصرف نمایند. نیروهای قرارگاه کربلا نیز می بایست با استفاده از معابر وصولی جای پای تصرف شده توسط قرارگاه نجف را تا چزابه ادامه داده و در پشت کانال پدافند نمایند. در مرحله دوم منطقه شرق غزیله و شمال هورالهویزه پاکسازی شده و سرپل غزیله تامین گردد. هم چنین با احداث خاکریز، جناح قوای کربلا می بایست تامین شود تا چنانچه ماموریت قوای نجف در رسیدن به جاده با مشکل مواجه شد، جناح قوای کربلا از تعرض و آسیب دشمن مصون بماند.
در صورتی که اهداف مراحل اول و دوم عملیات تحقق می یافت، چنین پیش بینی شده بود که با بازسازی یگان ها و ایجاد شرایط مناسب و نیز با توجه به وضعیت دشمن، عملیات در مرحله سوم به سمت العماره ادامه یابد. هم چنین مقرر شد در منطقه چیلات و طیب تک فریب انجام شود. لشکر 14 امام حسین (ع) نیز ماموریت داشت تا در منطقه فاو عملیات فریب انجام دهد.   
شرح عملیات
در ساعت 21:30 روز 17/11/1361 پس از اعلام رمز مبارک یاالله، یاالله، یاالله  عملیات از پنج محور شمال و جنوب رشیده، صفریه و ارتفاعات چرمر و خاک آغاز شد و نیروها در تاریکی مطلق شب به منظور پاکسازی میادین مین و شکستن خطوط دفاعی دشمن و رخنه در این خطوط پیشروی کردند. وسعت و عمق موانع و استحکامات دشمن و وجود کانال های متعدد که دشمن برای ایجاد آن ها تلاش بسیاری متحمل شده بود، سرعت لازم را از نیروها گرفت. در نتیجه، اگر چه خط اول دشمن شکسته شده بود، لیکن به دلیل عدم پاکسازی منطقه – در حالی که تاریکی شب رو به پایان بود – طبیعی به نظر می رسید که امکان استقرار کامل وجود نداشته باشد. در واقع تاریکی مطلق شب، عدم الحاق نیروها و پاکسازی منطقه، عمق و وسعت زیاد میادین مین، هوشیاری و اطلاع قبلی دشمن نسبت به وقوع عملیات، عوامل بازدارنده ای بودند که به عدم تامین کامل اهداف مرحله اول عملیات منجر شدند.
به رغم وضعیت موجود به خاطر موقعیت خاصی که به تبع آغاز عملیات در میان مردم ایجاد شده بود و از طرفی به دلیل امیدواری مسئولین و نیز تبلیغات سوء دشمن و ... مرحله دوم عملیات در ساعت 21 روز 20/11/1361 به منظور انهدام نیرو و تجهیزات دشمن آغاز گردید. اما این بار نیز عدم هماهنگی در نیروهای عمل کننده و هم چنین هوشیاری دشمن و احاطه او بر راه کارهای خودی، مانع از پیشرفت رزمندگان گردید.
 بررسی عملیات
از ابتدای پیشروی نیروهای خودی از نقطه رهایی تا رسیدن به خط دوم دشمن بیش از 16 نوع مانع از سوی دشمن تعبیه و ایجاد شده بود و یا به صورت عارضه طبیعی منطقه وجود داشت. دشمن با این اقدامات در واقع آن چه را به صورت تجربه از عملیات های گذشته به دست آورده بود، تقریبا به صورت کامل در منطقه عملیاتی والفجر مقدماتی اجرا کرد. ارتش عراق سعی داشت با موانع یاد شده تا حد امکان در پیشروی نیروهای ایرانی تاخیر بیاندازد. از این رو، موانع مزبور به منزله زنگ خطر و عامل هشدار دهنده محسوب می شد. و از طرفی به طور طبیعی توان نیروها را جهت تامین اهداف در شب می گرفت، علاوه بر این، گرفتن جناح و به کارگیری نیروی احتیاط دو موضوع قابل توجه بود که در تاکتیک های دشمن در عملیات والفجر مقدماتی مشاهده گردید.
موضوع دیگر این که در گذشته نیروهای هجومی و اصلی دشمن در خطوط حضور داشتند و به طور طبیعی در معرض آسیب پذیری نیروهای مهاجم بودند؛ لیکن در این عملیات نظر به این که دشمن شکستن خط را برای خود مفروض می دانست، نیروهای هجومی اش را در احتیاط قرار داد و با گذاردن نیروهای پدافندی در خط و عمق بخشیدن به میادین مین و ایجاد موانع دیگر عملا سعی بر این داشت که پس از گرفتن توان نیروهای مهاجم با وارد کردن نیروهای اصلی خود مناطق تصرف شده را باز پس گیرد.
نتایج عملیات
با این عملیات طراحان نظامی خودی دریافتند که عملیات های بعدی باید در مناطق عاری از نقاط قوت دشمن ( موانع، آتش توپخانه و ...) انجام شود. از سوی دیگر، مناطق انتخابی باید به گونه ای باشند که ضعف های خودی در آن کم تر بوده و جنگ متکی به نیروهای انسانی در آن مناطق عملی باشد. مضافا به این که فرماندهان سپاه پاسداران به این نتیجه رسیدند که باید ضمن پرهیز از انتخاب مناطق با عمق زیاد، این انتخاب متناسب با قوای خودی باشد.
ضمناً در این عملیات علاوه بر انهدام قابل توجه تیپ های 905 و 704 و یک گردان از نیروهای سودانی تعداد 113 تن از نیروهای دشمن اسیر شدند.